با عرض سلام ،ادب و احترام خوش آمدین ممنونم که به کلبه ی تنهائییم سر میزنید
دلتنگم برای کسی که روزهاست ،بی آنکه باشد
هر لحظه زندگیش کرده ام
تو که میدانی تمام وجودم هستی
این شعر را برای تو نوشتم
تا بخوانی و بدانی همه ی زندگی ام هستی
نه قافیه دارد ،نه وزن
نه آهنگ دارد ،نه طنین
اینها همه حرف دلم بود ،همین
نوشتن زیباترین کار دنیاست و زیباتر از آن،چشم تو است
که آنرا میخواند
دستهایم را بگیر
یک دست گرما ندارد
برای جاری کردن امید در جایگاه تنم
به دست های تو نیاز دارم
تو که میدانی ،هم نفس من باشی ،به تو نیاز دارم ...... نه برای
رفع نیازهایم ....بلکه برای آنچه نمی دانم باید با تو باشم
تا پی اش بگردم ،...
دو جسم ....دو نگاه .....دو قلبیم ،بیا حس مشترکمان را پیوند بزنیم
به آبی امید عزیزانم
دلم برات تنگ شده ،امشب خیلی حالم بده ،خیلی داغونم ،خسته ام
دلم گرفته از خودم از دلم ،چرا ؟... آروم نمی شم
چند شبه آسمون همینطور می باره ،کاش ...چشم منم
همینطور بباره
چی شد پس ،چرا نمی تونم گریه کنم
می دونم الان به یادمی
اما می دونم چند وقته دیگه ولم میکنی به حال خودم ،
دارم دیوونه می شم
خیلی تنهام
کمکم کن
بهترینم مهربونم نازنینم
خدایا تو شاهدی که بازگو کردن و یاد آوری این مطالب چقدر برام سنگین و دشواره
خدایا تنها تو آگاهی از دلم ، تنها تو از عشق من به او خبر داری
گاهی وقتها با خودم میگم اگر اونقدری که به او عشق ورزیدم و بی ریا و صادقانه دوستش میداشتم ،اگر به خدا اینطور عشق می ورزیدم
روزگارم این نبود
درد دل زیاده اما نمیخوام سرتون رو درد بیارم
وقتی عاشقانه ها رو می خوندم ،وقتی می دیدم که چقدر غمگینه ،من هم غمگین بودم و دلداریش میدادم و هر روز بیشتر از قبل دوسش میداشتم
همه ی فکر و ذکرم شب و روزم تمام لحظه های عمرم شده بود: انتظار
فقط خدا آگاهه از حال من و کسی نمیتونه حسی رو که بهش داشتم رو درک کنه
میخوام یه جمع بندی کنم از اول قصه تا این جا در ابتدا بهش پیغام دادم ،پیشنهاد دوستی قبول نکرد و بعد شروع کرد به پیغام دادن و بعد با هم آشنا شدیم
شروع دوستی و عشق ،البته تا او نگفته بود من حرفی از عشق نزدم چون قرارمون یه دوستی ساده بود و بعد هم عاشقانه ها 1 تا 19 البته تا به اینجا
عاشقانه ها زیادن خیلی هاشون رو نگه میدارم تو دلم توی صندوقچه ی اسراردلم، برای همیشه. البته با این که ،تو دلم جایی واسه زخم های تازه ندارم اما بازهم، تحمل میکنم و عاشقانه های عشقم روبه امانت نگه میدارم
در قسمت بعد عاشقانه ها تموم میشن و بعد خواهم پرداخت به قسمت چهاردهم و شروع نامهربونیها
قسمت بیست و یکم وادامه ی ماجراهای فراق
قسمت بیستم و ادامه ی ماجرا های فراق
29408 بازدید
19 بازدید امروز
108 بازدید دیروز
166 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian